«زندگی باید تمام شود، عشق نه!»
عبارت بالا، زیباترین جمله از کتاب “مردی به نام اوه” است. این اثر روایت عشق بیانتهای پیرمردی افسرده بوده که همسرش را از دست میدهد. همسری که اوه معتقد است قبل از اینکه پا به زندگیاش بگذارد، اصلا زندگی نمیکرده و از وقتی تنهایش گذاشته است، دیگر زندگی نمیکند.
اگر کسی ازش می پرسید زندگی اش قبلا چگونه بوده، پاسخ می داد تا قبل از این که زنش پا به زندگی اش بگذارد اصلا زندگی نمی کرده و از وقتی تنهایش گذاشت دیگر زندگی نمی کند.
این کتاب اولین نوشته «فردریک بکمن» نویسنده سوئدی است که عنوان “پرفروشترین کتاب سال ۲۰۱۳ سوئد ” را از آن خود کرده است. روزنامه «اشپیگل» درباره آن نوشته است: «کسی که از این رمان خوشش نیاید، بهتر است اصلا هیچ کتابی نخواند.» اگرچه این جمله افراطی است و به نظر میرسد تبلیغاتی باشد، اما با خواندن این کتاب متوجه خواهید شد که چندان هم اغراقآمیز نیست!
«اُوِه» که پیرمردی ۵۹ ساله، عبوس است که از سرکارش هم اخراج شده است، پس از مرگ همسرش دیگر انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارد و به دنبال هر راهی است تا به زندگی ملالتبار خود پایان دهد و زودتر به نزد همسر دوستداشتنی خود برگردد.
شاید از نظر شما یک پیرمرد عبوس و بداخلاق که رابطه خوبی هم با مردم ندارد، شخصیت دلچسبی نباشد، اما بکمن به زیبایی و شیرینی یآنچنان این داستان تراژدی را کمدی کرده که خواه ناخواه عاشقش خواهید شد.
در میان تلاشهای اوه برای خودکشی که هربار شخصی ناخواسته مانع از آن میشود، صندوق پستی دلیلی میشود تا اوه با شیرین (که دختری به نام شیرین است ایرانی و بهتازگی با خانوادهاش همسایه شدهاند)، آشنا شود.
شخصیت زیبا و آرامشبخشی که بکمن از شیرین در کتاب به تصویر کشیده، نشان از مثبتاندیشی او نسبت به ایرانیان است. آشنایی با این شخصیت که ایرانی بوده، اما زاده خیال فردی غیر ایرانی است، نکاتی جالب و درخور توجه دارد.
در ادامه داستان و در برخوردهای بیشتر اوه و شیرین و در تقابل عشق و نفرت و یأس و امیدواری، ماجراهایی رخ میدهد که در پایان، اوه دیگر آن پیرمرد عبوس و بداخلاق و منزوی نخواهد بود و تنها عشق است که برایش از گذشته به یادگار باقی میماند.
این کتاب محبوب برای ساخت فیلم سینمایی به همین نام، مورد اقتباس قرار گرفته است. این فیلم که نمره ۷.۷ از ۱۰ سایت IMDB را دریافت کرده است، در سال ۲۰۱۷ رقیب فیلم فروشنده برای دریافت اسکار بود و توانست اسکار بهترین فیلم خارجی زبان را از آن خود کند.
این کتاب به بیش از سی زبان زنده دنیا ترجمه شده است و همچنین از پرفروشترینهای سایت آمازون در سال ۲۰۱۶ و مدت زمانی رتبه یک نیویورک تایمز بود و البته ناگفته نماند ترجمه فارسی این کتاب که سال گذشته در ایران به چاپ رسید، با استقبال بسیار خوبی از سوی خوانندگان ایرانی مواجه شد و در کمتر از یکسال به نوبت چاپ سی و هفتم در نشر نون و چاپ هجدهم در نشر چشمه رسیده است و در لیست پرفروشهای کتاب ماههای اخیر نیز قرار داشته است، که در نوع خود جالب توجه است.
بخشی از کتاب:
«دوست داشتن یه نفر مثه این میمونه که آدم به یه خونه اسبابکشی کنه. اولش آدم عاشق همه چیزهای جدید میشه، هر روز صبح از چیزهای جدیدی شگفتزده میشه که یهو مال خودش شدن و مدام میترسه یکی بیاد توی خونه و بهش بگه که یه اشتباه بزرگ کرده و اصلا نمیتونسته پیشبینی کنه که یه روز خونه به این قشنگی داشته باشه. ولی بعد از چند سال نمای خونه خراب میشه، چوبهاش در هر گوشه و کناری ترک میخورن و آدم کمکم عاشق خرابیهای خونه میشه. آدم از همه سوراخ سنبهها و چم و خمهاش خبر داره. آدم میدونه وقتی هوا سرد میشه، باید چیکار کنه که کلید توی قفل گیر نکنه، کدوم قطعههای کفپوش تاب میخوره وقتی آدم پا روشون میذاره و چه جوری باید در کمدهای لباس را باز کنه که صدا نده و همه اینا رازهای کوچکی هستن که دقیقا باعث میشن حس کنی توی خونه خودت هستی.»
«کسی که بد است فرق دارد با کسی که می تواند بد باشد.»
«دنیایی شده که آدم را دور می اندازند قبل از اینکه تاریخ مصرفش تمام شود.»
خرید کتاب «مردی به نام اوه» با ۱۰ درصد تخفیفCopyRight Original Article منبع اصلی و رعایت قانون کپی رایت