طنز ادبی چیست
معنای اصلاحی طنز، با معنای لغوی آن بی ارتباط نیست :
« آن نوع ادبی که در زبانهای غربی Satire نامیده میشودکه برگرفته از ریشه Satyros یونانی است و در فارسی طنز اصلاح شده، عبارت است از روش ویژهای در نویسندگی که ضمن دادن تصویر هجوآمیزی از جهات زشت و منفی و ناجور زندگی، معایب و مفاسد جامعه و حقایق تلخ اجتماعی را به صورتی اغراقآمیز، یعنی زشتتر و بدترکیبتر از آنچه هست نمایش میدهد تا صفات و مشخصات آنها روشنتر و نمایانتر جلوه کند و تضاد عمیق موجود با اندیشهی یک زندگی عالی آشکار گردد. بدین ترتیب، قلم طنزنویس با هرچه که مرده و کهنه مانده و با هرچه که زندگی را از ترقی و پیشرفت باز میدارد، بدون اغماض مبارزه میکند.
بهترین و معروف ترین آثار طنز ادبی
مبنای طنز بر شوخی و خنده است، اما این خنده، شوخی و شادمانی نیست، خندهای است تلخ و جدی و دردناک و همراه با سرزنش و سرکوفت و کمابیش زننده و نیشدار که با ایجاد ترس و بیم، خطاکاران را به خطای خود متوجه میسازد و معایب و نواقصی را که در حیات اجتماعی پدید آمده است، برطرف میکند.
در ادب فارسی طنز در هر قالبی میتواند ارائه گردد و عملاً نیز چنین بودهاست. قطعه، رباعی، قصیده، غزل، مستزاد(خصوصاً در دوران مشروطیت)، حکایت، تمثیل، داستان کوتاه و رمان از جمله قالبهای طنز محسوب میشوند.
زبان طنز از پوشیدگی و اعتدال به سوی صراحت و دریدگی و باز دوباره بازگشت به پوشیدگی و استعارهگونگی و رمزگرایی است.
طنز بیان کنایی یک عیب و زشتی فردی و اجتماعی است که مخاطب خاصی ندارد و به همین دلیل همیشه و همه جا میتواند صادق باشد، هرچند با الفاظ ممنوع بیان شود. طنز همواره پیامی اصلاحکننده دارد. به تقریب میتوان گفت زبان طنز اغلب متین و عفیف است؛ مثل طنزهای فردوسی و عطار و حافظ و اوحدی مراغهای در «جامجم» و دهخدا و نسیم شمال و عشقی و عارف. ایرج میرزا استثناست و در طنز خود از کلمات رکیک استفاده میکند، درست مانند عبید زاکانی.
سنایی و مولوی البته برای مقاصد عرفانی هزلهای رکیک میسرایند و از آنها نتایج اخلاقی و عرفانی میگیرند.هم حدیقهی سنایی و هم مثنوی مولوی موارد متعددی از این گونه هزلهای طنزآمیز دارند.
انواع طنز از نظر مضامین عبارتند از: طنز فردی، طنز خصوصی، طنز فلسفی، طنز اجتماعی، طنز سیاسی و طنز خانوادگی.
تاریخچه طنز پردازی در ایران
آگاهی ما از ایران پیش از اسلام در هر زمینه اندک است. درمورد طنز نیز این حکم صدق میکند. درمرزباننامه حکایت لطیفی دربارهی بزرگمهر نقل شده که نشان طنزگویی این وزیر فرزانه است. برطبق این حکایت، بزرگمهر کامروایی را در سحرخیزی میدانسته و همواره میگفته:
- سحرخیز باش تا کامروا باشی.
یک از ویژگیهای قوم ایرانی، شوخ طبعی و طنزپردازی آن است. اگر ملت ایران را «رند» قلمداد کنیم، خطا نگفتهایم. بیهوده نیست که حافظ نماد و نمونه اعلای فرهنگ ایرانی به شمار میرود. در واقع حافظ عصاره ملت ایران است. دربارهی رندی و طنز حافظ بسیار گفته و نوشتهاند که در اینجا نیازی به تکرار نیست. اما این نکته کمتر بیان شده که رندی و طنز حافظ، در واقع مظهر «طنز» و «رندی» ایرانی است. امثال این حکایت، وجود طنز را در کلام ایرانیان پیش از اسلام نشان میدهد. البته هجو که یکی از شکلهای مبتذل طنز است در ایران پیش از اسلام وجود نداشته است و به نقل از دکتر محمد جعفر محجوب در کتاب سبک خراسانی در شعر فارسی :
« ظاهراً این کار زشت به تقلید از شاعران عرب در شعر فارسی راه یافت. گمان نمیرود که در ایران پیش از اسلام شاعری از شعر به منزلهی سلاحی برای آزردن و نکوهیدن دشمنان خویش، یا کسانی که به او بد کردهاند، استفاده کرده باشد.
اما بعد از اسلام، بهجهت سلطهی اعراب بر ایران زمین، تا قرن سوم چیزی به نثر و نظم فارسی نوشته نشد، یا اگر نوشته شد، باقینمانده است. بنابراین، آغاز حیات دوبارهی زبان فارسی ظاهراً از قرن سوم است که شکل منظوم دارد.
طبق نظر دکتر محمد جعفر محجوب:
« در شعر دوران صفاری نیز به ابیات هجوآمیز بر نمیخوریم و ظاهراً هجو گفتن از دوران سامانی در شعر فارسی آغاز شده و بدبختانه تاکنون همچنان پایدار مانده و روی در ترقی داشته است. »
از دورهی سامانی به بعد، طنز گسترش قابل ملاحظه مییابد و در هیچ کتاب نظم و نثری نیست که قطعه یا مطلب طنزآمیزی نباشد. شاعر یا نویسنده در لابهلای مطالب و مفاهیم خود، نکات طنزآمیزی هم بیان میکند. در زبان فارسی قبل از مشروطیت، دربارهی طنز نظریه خاص و منسجمی وجود ندارد و آگاهانه به عنوان یک نوع ادبی، مطرح نیست. در کنار انواع محتواهای شعر فارسی، مثل توحید، نَعت، وصف، مرثیه، ساقینامه، غزل ، مناجات و … نامی از طنز برده نشده است. البته هجو و هزل و خبیثان و مطابیات و حتی فکاهی را میتوان از اشکال رایج طنز فارسی دانست. در این صورت سابقهی طنز به قرنها پیش میرسد.
پس از مشروطیت است که طنز جایگاه ثابت و خاصی مییابد و عنوانهای دیگر را تحت شعاع قرار میدهد و بهطور کامل در یک قالبادبی عرضه میشود.
اما پس از مشروطه، طنز فارسی با کتاب چرند و پرند دهخدا به صورتی قاطع و آگاهانه به مثابهی یک نوع ادبی تازه، مقام برجستهای مییابد و بعد از او طنزنویسی هنری میشود که از هرکسی ساخته نیست.
در دورهی معاصر، طنزنویسی جایگاه ارزشمندی دارد و رسانههای گوناگون میکوشند تا با بهرهگیری از آن با مخاطبان خود صمیمانهتر رابطه برقرار کنند. البته حصول این هدف به دقت و ظرافت احتیاج دارد.
چند نمونه از کتابهای معروف با درون مایه طنز ایرانی:
در قالب شعر، شاهنامهی فردوسی پر است از طنزهای لطیف و ظریف«کارنامهی بلخ سنایی» مثنوی مستقلی است که هزلهای رکیک بسیاری دارد. منظومه موش و گربه قصیده معروف انتقادی و طنز دیگری منسوب به عبید زاکانی است.
دیوان البسه نوشتهی محمود نظام الدین قاری یزدی ، کتاب لطایف الطوایف اثر فخرالدین علی صفی و کشکول شیخ بهایی که در قالب نثر میباشند، از نمونههای خوب طنز فارسی هستند.
و در قالب داستان کوتاه و رمان میتوان رمان « حاجی آقا» صادق هدایت و کتابهای جمالزاده نظیر یکی بود یکی نبود و قصهی ما به سر رسید را معرفی کرد.
در جدول زیر نیز میتوانید چند نمونه از بهترینهای طنز ادبی را دمشاهده کنید و از گاجمارکت در دستهبندی طنز ادبی آنها را خریداری کنید.
عنوان کتاب | نویسنده |
---|---|
کتاب کبریت کم خطر | امیر آقایی و دیگران |
کتاب لب خط قرمز | اسماعیل امینی |
کتاب طنزآوران امروز ایران | عمران صلاحی، بیژن اسدیپور |
کتاب خرمگس و زن ستیز | حسین یعقوبی |
بغل کردن دنیا | جواد مجابی |
کتاب انقلاب مشروطه با رسم شکل | محمد رفیع ضیایی |
کتاب گفتار طرب انگیز | عمران صلاحی |
کتاب گزینه اشعار | عمران صلاحی |
کتاب آبنبات هل دار | مهرداد صدقی |
کتاب قصههای امیرعلی | امیرعلی نبویان |
بهترین کتابهای طنز ادبی در گاج مارکت