داستان کوتاه نوعی از داستاننویسی است که پیچیدگی زیادی ندارد و هر هدف و پیامی که دارد، در سادهترین حالت ممکن بیان میکند. داستان کوتاه با حرکاتی جذاب همچون شوخی یا نمایش لحظهای بهطور ناگهان، به خواننده شوکی وارد میکند تا آن را همیشه در ذهن او جاودان کند.
از لحاظ ساختاری تعداد کلمات داستان کوتاه از ۱۰۰۰ تا ۴۰۰۰ کلمه را شامل میشود.داستانهای کوتاه اغلب حول یک رویداد شکل میگیرد و داستانی از یک، دو یا نهایتا سه نفر را روایت میکند. اما در رمان روایتی با جزئیات کم و یا فراوان از چندین نفر یا حتی بخشی از جامعه به نگارش درمیآید.داستان کوتاه نسبت به رمان و داستان بلند، شخصیتها و البته پیچیدگیهای داستانی کمتری دارد.داستان کوتاه در بطن خود تم و موضوع دارد، اگرچه گاهی یک کاراکتر یا موقعیت مکانی در یک جا به هم پیوند داده میشوند. در ابتدا ممکن است مشخص نباشد که این داستانها چگونه به هم مرتبط هستند، اما زیبایی داستان کوتاه این است که به شیوهای بسیار سریع پیام داستان را منتقل میکند و خوانندگان را به فکر فرو میبرد.
تاریخچه این سبک از داستاننویسی به چهار قرن گذشته و یا حتی کمتر میرسد. نخستین داستانهای کوتاه در اوایل قرن نوزدهم خلق شدند. در اوایل قرن نوزدهم نویسندگان برای معرفی خود به مردم به شیوه داستان کوتاه روی آوردند؛ چرا که در جنگ ادبی آن دوره داستان کوتاه بهتر و بسیار سریعتر از یک رمان میتوانست خواننده را جذب کند. پیدایش اولین داستان کوتاه به آمریکا بازمیگردد و ادگار آلن پو و نیکلای گوگول از اولین کسانی بودند که داستان کوتاه را خلق کردند. آلن پو با نوشتن داستانهای “مرگ سرخ” و “آوار خانه آشر”، کوتاهنویسی را آغاز کرد.
داستان کوتاه در سال ۱۳۰۰ شمسی با عنوان “یکی بود یکی نبود” محمدعلی جمالزاده وارد ایران شد. صادق هدایت باعث پیشرفت این سبک از داستان شد و نمونهای برای سایر داستاننویسان همچون جلال آل احمد، سیمین دانشور، بزرگ علوی، ابراهیم گلستان و دیگر نویسندگان صاحب سبک شد.
در ادامه برایتان پیشنهادهای جذابی از کتابهای داستان کوتاه داریم.
چهل نامه کوتاه به همسرم
نامهنویسی به معشوق عمری طولانی در ادبیات جهان دارد و «چهل نامه کوتاه به همسرم» نیز از برجستهترین و البته محبوبترین نامههای حقیقی از زبان عاشق به معشوقش در ادبیات فارسی معاصر است. نامههایی که به گفته نویسنده کتاب، همان عاشق شیرینکلام یعنی نادر ابراهیمی، طی سالهای ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۵ هنگام تمرین خطاطی برای همسرش نگاشته است. نامههای نادر ابراهیمی به همسرش (فرزانه منصوری) نثری شعرگونه دارد، گاه از مسائل جزئی و روزمره برای همسرش میگوید و گاه با زبانی شیرین نصیحت میکند، چندی از فلسفه و زندگی و فراز و نشیبهایش و تربیت فرزند برای همسرش میگوید و گاهی از عشق و سادگی در پس آن حکایت میکند.
قصههای امیرعلی
مجموعه کتاب «قصههای امیرعلی» بخشی از مجموعه داستانهای کوتاه بوده که برای برنامه تلویزیونی «رادیو هفت» نوشته شده است. قصههای برگرفته از اتفاقات روزمره کوچه، فامیل، دانشگاه و… با نگاهی متفاوت و بیتعارف، با مایه هجو که با توجه به سن و سال شخصیت راوی و فرم نگارش و دایره واژگانش، حال و هوایی «شبه پارودیک» به خود گرفته است. مجموعه کتاب “قصههای امیرعلی” عنوان کتابی است از امیرعلی نبویان نویسنده و مجری تلویزیون.
یک روز قشنگ بارانی
«کتاب یک روز قشنگ بارانی» روایتگر پنج داستان کوتاه نوشته اریک امانوئل اشمیت است. این کتاب توسط شهلا حائری به فارسی روان ترجمه شده است.
پنج داستان کوتاهی که در این کتاب گرد آمده است، هریک حکایت زنی را بازگو میکند. زنانی با خصوصیات و خلق و خویی متفاوت، اما همگی در جستوجوی حقیقت خود و معنای زندگی. اریک امانوئل اشمیت در این داستانها با سبک ساده و بی پیرایه اما پرکشش، ترانهسرای امید و شور زندگی میشود تا بار دیگر با خوانندهاش به تماشای معمای پر رمز و راز هستی بنشیند.
پسری که مرا دوست داشت
کتاب «پسری که مرا دوست داشت» توسط نویسنده معاصر “بلقیس سلیمانی” نوشته شده است. سلیمانی در این کتاب مجموعهای از داستانهای کوتاه دلنشین را گرد هم آورده و در اختیار خواننده ایرانی قرار داده است.
“هر وقت از جبهه میآمد برایم پوکههای گلوله آر پی جی، ژسه و چتر منور میآورد. آخرین بار گردنبند و دستبندی از پوکههای ژسه دور گردن و مچ دستم انداخت و قول داد دفعه بعد برایم یک جفت گوشواره خوشگل بیاورد تا سرویسم کامل بشود. پسری که مرا دوست داشت، هرگز برایم گوشواره نیاورد. چون نه خودش برگشت، نه جسدش، نه خبرش.”
کتاب ماجرای عجیب بنجامین باتن و داستانهای دیگر
«چشمان آقای باتن سمتی را که انگشت اشاره پرستار نشان میداد، نگاه کرد و چیزی را که دید، این بود: یک پیرمرد ظاهرا هفتادساله که لای یک پتوی سفیدرنگ پیچیده شده و توی یکی از تختهای نوزاد تقریبا چپانده شده بود. موهای کمپشتش تقریبا سفید بود و از چانهاش یک ریش جوگندمی دراز آویزان بود که در نسیمی که از پنجره میآمد به طرز خندهداری تکان میخورد. با چشمانی مات و رنگپریده که سؤال توأم با حیرت در آن دیده میشد. آقای باتن با فریاد گفت: فکر کردهاید من دیوانهام؟ پرستار جواب داد: این بچه، قطعا بچه شماست.»
آنچه خواندید تکهای از داستان بنجامین باتن بود. داستانهای بنجامین باتن (اف. اسکات فیتز جرالد)، بادبادک (سامرست موآم)، عقده ادیپ من (فرانک اوکانر)، شیوهای که اکنون زندگی میکنیم (سوزان سونتاگ)، نام واقعی توتی تاکیتانی واقعا همین بود: توتی تاکیانی (هاروکی موراکامی)، جزیرهها (الکساندر همن) این مجموعه داستانی را تشکیل دادهاند.
خرید کتابهای داستان کوتاه با ۱۰ درصد تخفیف از گاج مارکتCopyRight Original Article منبع اصلی و رعایت قانون کپی رایت